معرفی کتاب ...

اروپا و قومیت 

فریزر و دان 

1996

در اواخر حکومت و تضعیف کلیسا ، قدرت اتحاد کردن را از دست داده بود. در فرانسه ناپلئون و در آلمان هیتلر نیروهای نژادی بودند.ویلسون رییس جمهور ایالات متحده  در 1918 اعلام کرد : جنگ قومیتی ریشه در بی توجهی به حقوق ملل کوچک و ملیت هایی داشت که فاقد اتحاد بودند. او دستور داد کنفرانس صلح برقرار شود. وی می گفت مشکلات ملیت صلح جهانی را مسموم کرده است. او با تخریب هیتلر و ناپلئون گفت هیچ ملتی نباید به دنبال گسترش سیاست خود بر هیچ ملت یا مردم دیگر باشد. اما هر مردمی باید آزاد باشد.او هنوز به مسئله خود مختاری که الان در چین اجرا می شود، اشاره ای نکرده بود. این اصل ویلسون را لنین هم قبول داشت.ویلسون ایراد گرفت که امپراتوری چند ملیتی از اعطای خودمختاری به گروه های ملی امتناع دارند. در دوره جنگ علاوه بر واژه اصلاح طلبی ، واژه خودمختاری هم بدان اضافه شد. دولت های چند ملیتی اروپا در استیصال بودند.حتی در کشور های چند ملیتی و تحت استعمار در آسیا و آفریقا هم شاهد آشفتگی امپریالیستی بودیم.دولت چند ملیتی اتریش وعده استقلال لهستان و خود مختاری چک را داده بود.لهستان و چکسلواکی مولود درگیری های قومیتی است.ویلسون رییس جمهور آمریکا  در سال 1918 از ایده خودمختاری یوگسلاوی حمایت کرد و کشور یوگسلاوی یواش یواش پدید آمد.و لی آن هم داخل خود تقسیم بندی غیر مستقیم صرب و کروات و اسلوونی داشت که آن هم در سال 1991 ترکید. به مجارستان هم در سال 1918 خود مختاری دادند.یادتان باشد در مورد اصلاحات ارضی گفتیم ، این اولین بار در سال 1920 در عثمانی و آلمان دیده شد. دومین بار 28 سال بعد در چین اجرا شد. و 13 سال بعد از چین در ایران در زمان شاه اجرا شد.برای حکومت های آن زمان تحمل مسئله فدرال سخت بود و بدان تن نمی دادند ولی خودمختاری برایشان راحت بود. نبرد صرب و کروات 20 سال یوگسلاوی را فلج کرد.در چکسلواکی خودمختاری راحت تر بود. چون چک ها و اسلواک از لحاظ ریشه قومی در هم تنیده بودند و بدون خشونت  در سال 1989 و فروپاشی کمونیسم استقلال نهایی را راحت به دست آوردند.