استان خود مختار از نگاه اروپایی ها ....

((راهبرد نو جهان))

بیشتر درگیریها بین دولت ها اتفاق نمی افتد.بلکه بیشتر یک نظم درون دولتی است.و دولت ها را در مقابل گروه اقلیت قرار می دهد. که در حفظ هویت خود مدعی هستند.مثال فروپاشی شوروی

خودمختاری استان به یک گروه اقلیت در یک دولت اجازه می دهد تا از حقوق خود بهره مند شوند.در عین حال تضمین را برای دولت از نظر وحدت و حاکمیت تمامیت ارضی ارائه می دهد.بسیاری از کشورها در اروپا با ایجاد خودمختاری ارضی یا فرهنگی  استانها موفق به کاهش تنش داخلی شده اند.

شواهد کمی وجود دارد که به سوی جدایی رفته است.خود مختاری استان در چین در پله های اول است و برای همین اجرا راحت تر است. خود مختاری استان در  اروپا در مرحله پیری است. هر خود مختاری  استان در اروپا اساسنامه دارد. اساسنامه تقسیم اختیارات بین مقامات مرکزی و استان خودمختار را مشخص می کند.

بیش از 50 درصد جنگ های کنونی داخلی است .کشورهای اسپانیا ، فرانسه ، ایتالیا ، روسیه ، گرجستان ، مولداوی استان خود مختار دارند. فدرالیسم اوج تمرکززدایی است.در استان خودمختار نباید شهروندان این تصور را کنند که اداره محلی ، امر انحصاری آنهاست. بلکه وسیله ای برای مشارکت بیشتر اقلیت یا اقلیت ها در اداره امور ملی است.ریشه استان خودمختار به یونان باستان بر میگردد.

استان خود مختار شکل های مختلف دارد که راحت ترین و ابتدایی ترین مرحله در چین اجرا شده است.